خلاصه ى جواب براى چالش شناخت امام غایب خلاصه ى رفع اشکال نخست به شرح زیر است: 1- امکان شناخت و وسائل لازم براى تحقّق شناخت و آگاهى عامه ى مردم، به ویژه نخبگان جامعه، از وجود و استمرار حیات دوازدهمین اختر تابناک آسمان ولایت، فراهم شده است. این آگاهىها، از سوى قرآن کریم و پیامبر اکرم صلّىاللّه ُعلیه وآله وسلّم و امامان پیشین و نواب خاص امام مهدى علیه السّلام و دانشمندان دوران حضور و دوران غیبت صغرا، و دوران غیبت کبرا نیز به گونهاى مستمر و پیوسته، در اختیار عموم مردم و حقجویان قرارداده شده است. 2- دلائل عقلى و مجموعه ى دلائل حسّى و عینى؛ یعنى، کرامتهاى ثبت شده، در طول شصت و نه سال دوران ارتباط با امام مهدى علیه السّلام ، آن هم به دست افراد گوناگون جامعه امرى مشهود و مسموع، و در میان سطوح و اقشار مختلف، از جمله علما و دانشمندان نیز رایج بود، این دلایل مهمترین ابزار تحقّق ایمان در دوران غیبت کبرا بود. 3- مدعیان مهدویّت و سوء استفاده کنندگان از نام امام مهدى علیه السّلام در دوران غیبت صغرا و سپس دوران غیبت کبرا، دانشمندان و فرهیختگان جامعه را به دفاع از حریم امامت و امام مهدى علیه السّلام و مسئله ى مهدویّت وادار کرد و به طور غیرمستقیم شناخت مردم به امام مهدى علیه السّلام را بالا برد. 4- در کتابهاى کلامى و تاریخى و حدیثى، به دلائل عقلى و نقلى و حسّى، به خوبى، پرداخته شده است. 5- یکى از مهمترین دلائل قرآنى که براى عموم صاحبان خرد سؤال برانگیز هم بوده و هست، سوره ى مبارک قدر است. فعل مضارع تنزّلُ در سورهاى که در سالهاى آغازین بعثت پیامبر صلّىاللّه ُعلیه وآله وسلّم نازل گشته است، چه معنایى دارد؟ ملائکه و روح، بر چه کسى و براى چه، در شب قدر، از غروب تا طلوع فجر، پیوسته فرود مىآیند؟ روایت هاى گوناگون در تفسیر این آیه و آیات مشابه، وجود شب قدر در هر سال را تصریح دارد. از این سوره، وجود یک انسان شایسته براى فرود آمدن ملائک حتى پس از دوران پیامبر اکرم صلّىاللّه ُعلیه وآله وسلّم فهمیده مىشود. تمام مسلمانان جهان، بلکه تمام جهانیان، به چنین مطلبى دسترسى داشته و دارند و مىتوانند از آن آگاه شوند. این مطلب خصوصاً در دورانِ غیبت، بسیار قابل تأمّل مىباشد. شناخت مطلوب و راه رسیدن به آن در این شماره، به پاسخ چند سوال دیگر درباره ى شناخت و ایمان عموم مردم به امام زمان علیه السّلام در دوران غیبت کبرا باید بپردازیم. سؤال یکم - چگونه ممکن است شناخت مردم از امام مهدى علیه السّلام در عین غیبت از دیده هاى آنان، هم چون شناخت آنان از او در حال حضورش باشد؟ سؤال دوم - با توجّه به غیبت امام مهدى علیه السّلام و احساس نکردن آثار وجودى او در جامعه، چگونه مىتوانیم شناختى عمیق از او پیدا کنیم؟ سؤال سوم - با توجه به دو سؤال گذشته، آیا ممکن است ایمان به وجود او در دوران غیبت کبرا به ایمانى در حدّ یقین برسد؟ کلید حل این سه سؤال را در شماره ى پیش تقدیم شد، و روشن شد که مسئله ى امام مهدى علیه السّلام در دوران غیبت، به ویژه غیبت کبرا، یکى از مصادیق ایمان به غیب است. و همان طور که شناخت و ایمان به خداى نامحسوس، امکان پذیر است و قابلیّت رشد را نیز دارا است، شناخت و ایمان به امام معصوم و غائب که امامت او در قرآن و سنّت منصوص است، امرى امکان پذیر بوده و هست. همان طور که رسیدن به مرز یقین، در موضوع ایمان به خدا، امکان پذیر است، رسیدن به مرز یقین در مورد ایمان به امام معصوم و غایب نیز امکان پذیر است. البته، این ایمان و رشد آن، به ابزار و وسائلى منطقى و علل طبیعى نیاز دارد - که فراهم مىباشند. بنابراین، باید در وهله ى علل ضعف شناخت و ضعف ایمان را بشناسیم تا بتوانیم در رفع این ضعف کوشا باشیم. علل ضعف شناخت امام در غیبت کبرى به طور کلّى، مىتوانیم علل ضعف شناخت مردم را معلول چند امر بدانیم: 1- نداشتن تصوّرى روشن از موضوع مورد اعتقاد؛ 2- نداشتن دلیل یا دلائل کافى براى عقیده ى خود؛ 3- مقایسه ى مطالب عقلى با مطالب حسّى، و انتظار پیدا کردن دلائل حسّى براى همه ى مطالب عقلى؛ 4- سست بودن برخى از دلائل ارائه شده، یا عدم هضم آن دلائل براى مقطع سنّى معیّن یا مقطع زمانى موردنظر؛ 5- غفلت از آثار و نتائج و برکات امام معصوم در حالى که انسان در آن برکات غرق شده باشد. البته جهان و جامعه، هیچ وقت، بدون وجود امام معصوم، تجربه نشده است. 6- شبه پراکنىهاى پیاپى و ضعف پاسخهاى داده شده؛ 7- تلاش دشمنان اسلام، براى دور کردن جامعه از معنویّت و ارکان هدایت و غرق شدن در لذّتهاى مادى؛ و در نتیجه از دست دادنِ حساسیّت لازم نسبت به حضور امام معصوم در جامعه. علل ضعف ایمان به امام در دوران غیبت کبرا ضعف ایمان نیز، جداى از ضعف شناخت، مىتواند معلول چند امر باشد: 1- ضعف شناخت و کافى نبودن اطّلاعات موجود درباره ى امام غایب؛ 2- ناقص بودن استدلال یا کافى نبودن دلائل ضرورت و اهمیّت وجود امام معصوم علیه السّلام در جامعه در تمام دورانها؛ 3- عدم احساس به آثار وجودى امام غایب؛ 4- عدم احساس به حضور او در صحنه ى زندگى؛ 5- جهل فوائد وجود امام علیه السّلام در دوران غیبت؛ 6- ضعف ارتباط روحى با امام معصوم علیه السّلام در دوران غیبت و استتار؛ 7- اعتقاد به امکان ادامه ى زندگى فردى و اجتماعى منهاى وجود امام معصوم؛ 8- شبهات مطرح شده در بارهى امام مهدى علیه السّلام گاهى اصل شناخت را زیر سؤال مىبرد و گاهى ایمان به او را متزلزل مىسازد؛ 9- فقدان عنصر صبر و بردبارى و یا فقدان روحیه ى تلاش و تحقیق که در فرض طولانى شدن غیبت، مىتواند انسان را از ظهور امام علیه السّلام مأیوس گرداند. به همین جهت، در برخى دعاهاى ویژه دوران غیبت، روحیه ى استعجال نکوهش شده است، و در مقابل روحیه ى انتظار امام غایب علیه السّلام ستایش و تقویّت شده است، بلکه مؤمنان باید براى به دست آوردن صفت و ملکه ى صبر و مقاومت و بردبارى درخواست جدّى و دعاى واقعى کنند، و این امر نشانه ى برخى آسیب هاى جدّى در این زمینه است. پرسشهاى بىجا و غیر مفید، و اعتراضهاى نا به جا نیز انسان را به سمت یک نوع سستى در ایمان مىکشاند. انتظار اطّلاع و آگاهى از تمام اسرار هستى، انتظارى بىجا است که انسان را در کشف اسرار نهفته، حریص مىگرداند، ولى او را به جایى نمىرساند. به همین دلیل یک انسانِ منتظرِ ظهور امام مهدىعج نباید انتظار داشته باشد که سرّ همه چیز را بداند. فراموش کردن وجود امام معصومِ غایب، منتظر نبودن ظهور او، قطع ارتباط روزانه با او، ترک صلوات فرستادن بر او، ترک دعاى تعجیل فرج براى او، مىتواند ایمان انسان را به او سست کند و انسان را از آمادگى براى ظهور او محروم گرداند. پدیده ى استعجال - که در روایات و دعاها، بسیار نکوهش شده است - مىتواند معلول یکى از دو عامل باشد: الف) نزدیک بین بودن انسان و فقدان دورنگرى و عادت ندادن خود به دیدن افقهاى بسیار دور زندگى و توجّه به منافع و مصالح بسیار نزدیک و محسوس و زودگذر و غفلت از مصالح آینده و اهداف بزرگ رسالت جهانى و فراگیر امام زمان علیه السّلام؛ ب( آگاه نبودن به مسیر طبیعى و منطقى تحوّلات اجتماعى، و عدم شناخت قوانین حاکم بر تحوّلات اجتماعى. آسیب زدایى از شناخت و ایمان به امام غایب اهل بیت پیامبر علیهم السّلام به شناخت و ایمان مردم به امام معصوم علیه السّلام در زمان غیبت او، توجّه شایان داشته اند و در آثار گرانبهایشان، این اهتمام، به خوبى، به چشم مىخورد. در دعاها و زیارت نامه ها و روایات اهل بیت علیهم السّلام به بسیارى از علل ضعف شناخت و ایمان به امام غایب نیز توجه ى ویژه مىبینیم. البته، بسیار روشن است که با توّجه به عللِ ضعفِ شناخت و ضعفِ ایمان، باید در رفع این مشکل بکوشیم، و خلاصه ى درمان این مشکل، در بسیارى از دعاها و زیارت نامه هاى مخصوص حضرت مهدى علیه السّلام در دوران غیبت کبرا، مطرح شده است. 1- به عنوان نخستین گام، به دست آوردن شناخت صحیح از مسئله ى مهدوّیت و شخص امام مهدى علیه السّلام امرى ضرورى است. این مهم، با دقّت کافى در دعاها و زیارتنامه ها، تأمین مىگردد؛ زیرا که، شناخت صحیح و لازم را در آنها مىیابیم. 2- گام دوم به دست آوردن دلائل کافى و لازم، و اثبات کنندهى وجود امام معصوم و غایب است. هر چند این دلائل را در کتب کلامى مىیابیم، امّا دعاها و زیارتنامه ها، از این دلائل نیز برخوردارند، بلکه در برخى دعاها و زیارتنامه ها، صریحاً، و در برخى دیگر، با اشارهى گویا، این مبحث مطرح شده است. زیارت جامعه ى کبیره و زیارت وارث و دعاى عصر روز جمعه(1)، به طور ویژه، به این امر پرداخته است. 3- گام سوم شبه زدایى است. باید به همه ى شبهات تزلزل آفرین، توجّه شود و حل گردد. برخى از این شبهات را کتابهاى کلامى و حدیثى و برخى نیز در دعاهاى ویژه امام زمان عج، مطرح و پاسخ داده شده است. 4- گام چهارم، زدودن مشکل یأس و نااُمیدى است. این مشکل، با شناخت و تبیین قوانین اساسى حاکم بر تحوّلات اجتماعى منطقهاى و جهانى و فهم روند تحوّلات فرهنگى و اجتماعى قابل رفع است. شناخت این قوانین، راههاى گوناگون دارد. از جمله ى این راهها، بهره بردارى صحیح از تاریخ است. شناخت صحیح از تاریخ، راه را براى شناخت مسیر و قوانین حاکم بر تحولاّت اجتماعى، هموار مىکند. قرآن کریم، بیشترین توجّه را به این راه معطوف داشته است.(2) در برخى از دعاهاى ویژه ى امام زمان علیه السّلام یقین به قیام حضرت مهدى علیه السّلام را همانند یقین به قیام حضرت رسول خدا صلّىاللّهُ علیه وآله وسلّم(3) قرار داده است. و در حقیقت، ما را از گذشته ى یقین آور به آینده ى نیازمند یقین، توجّه مىدهد. بنابراین یقین لازم را نیز مىتوانیم از راه مطالعه و تحقیق در تاریخ به دست آوریم و براى دیگران تبیین کنیم. و با استفاده از تاریخ بیشترین زمینه هاى لازم براى تحقق یقین فراهم مىگردد. 5- گام پنجم، توجّه به افقهاى بسیار دور، در عین توجّه به افقهاى بسیار نزدیک و بالفعل است، دورنگر بودن، همزمان با غافل نبودن از واقعیّت هاى موجود بسیار لازم است؛ بنابراین، مشکل زمان را باید براى خود حل کنیم و مراقب باشیم که توجه به آینده ى بسیار دور عامل یأس و سستى و در نتیجه مانع برنامه ریزى دراز مدت و پایدار نگردد. قرآن کریم، مىفرماید: إنهم یرونه بعیداً ونراه قریباً(4)؛ برخى از مردم، قیامت یا قیام مهدى علیه السّلام را بسیار دور مىبینند، در حالى که ما آن را بسیار نزدیک مىبینیم. 6- پس از رفع شبهات و زدودن شکها و تردیدهاى مطرح شده در مورد دلائل قطعى که ثابت کننده ى وجود و حضور امام در پشت پرده ى غیبت است، لازم است ارتباط معنوى ما با امام ناظر و غایب علیه السّلام - که مهمترین عامل رشد معرفت و ایمان به او به شمار مىرود - تقویت گردد. تقویت ارتباط معنوى با امام غایب، با وسائلى چند تحقق پذیر مىباشد: الف) دعاهاى روزانه و هفتگى و در مناسبت هاى گوناگون؛ ب) زیارتهاى روزانه و هفتگى و در مناسبتهاى مختلف(5)؛ ج) انتظار صحیح و سازنده و مبارزه با انتظار منفى که خود از عوامل سستىزا و یأس آور است؛ د) توجّه به مسئله ى عَرضه ى اَعمال مردم بر امامِ زمانِ خود، و لازمه ى آن احساسِ نظارت همیشگى امام علیه السّلام بر اعمال مان(6)؛ ه) توجّه به ویژگى شب قدر و نحوهى ارتباط معنوى و شایسته با امام زمان علیه السّلام در این شب مهم(7) در هر سال؛ و ارتباط مالى و عاطفى با امام علیه السّلام، توجّه به وجوب خمس بر مردم که از آنِ امام مىباشد، و استحباب پرداخت صدقه یا نذر براى سلامتى امام زمان علیه السّلام؛ که مستلزم یک ارتباط واقعى و معنوى با امام است. ز) ارتباط پیوسته اعتقادى و تشکیلاتى و عاطفى با نایبان عام امام زمان علیه السّلام(8)؛ ح) ارتباط سیاسى و اجتماعى و عاطفى سالانه با امام زمان خود علیه السّلام در عرصه ى حج و در روزهاى ویژه ى حج؛ زیرا، همه ساله، امام علیه السّلام در موسم حج حاضر مىگردد و به حجّاج آن سال توجّه ى ویژه مىکند. ط) توسّل به امام زمان خود و توجه ویژه به او در تنگناها و مشکلات فردى و اجتماعى و درخواست شفاعت وقت خاصى ندارد و براى همیشه ممکن و تحقق پذیر است. ى) تبلیغ و ترویج نام و یاد امام مهدى علیه السّلام) در میان افراد خانواده و افراد محله و میان هم نشینان و دوستان و در میان سایر افراد جامعه(9) آثار روانى مثبتى در جهت تحکیم ارتباط حقیقى با امام زمان عج مىباشد؛ ک) توجّه یافتن و توجّه دادن به ضرورت وجود و حضور امام معصوم در تمام عرصه هاى اجتماعى؛ عموماً، آموزه هاى زیارتنامه ها و دعاهاى رسیده از معصومین علیهم السّلام درباره ى حضرت مهدى علیه السّلام بسیار زیبا و گویا، و نشاندهنده ى نوع درمان مناسب و راه حل هاى دقیق براى رفع مشکلات زمان غیبت است. استفاده از عنصر تبیین مسئولیّتهاى امام علیه السّلام در دوران غیبت، مىتواند در اشکال زدائى نسبت فوائد و آثار وجودى امام غایب مؤثر باشد. که تبیین آن، اشکالِ لغویتِ وجود امام غایب، مرتفع مىگردد. و یکى از سببهاى سُستى ایمان و ضعف ارتباط مرتفع مىگردد. استفاده از عنصرِ تبیینِ مجموعه وظایف پیروان امام مهدى علیه السّلام و منتظران واقعى او نیز نشان دهنده ى توجّه به اشکال بر فایده ى انتظار امام غایب است. رفع این اشکال، ضرورى، بلکه یک نوع مبارزه با انتظار منفى است. در ضمن، راهى براى معالجه و درمان مشکل سوء استفاده ى دشمنان از غیبت امام معصوم علیه السّلام است. و انتظار منفى یکى از زمینه هاى ایجاد بحرانهاى فکرى و سیاسى و اجتماعى و اخلاقى در جامعه اسلامى است. استفاده از عنصرِ خطاب و سخن گفتن مستقیم با امام غایب علیه السّلام - که در زیارتنامه ها و دعاها، به چشم مىخورد نشان دهنده ى اهمیّت توجّه مؤمنان و منتظران به ضرورت داشتن احساس واقعى نسبت به حضور امام معصوم در تمام صحنه هاى زندگى آنان است. استفاده از عنصرِ تکرار بیان وظایف به منتظران و یاران امام زمان علیه السّلام نشان دهنده ى ضرورت تربیت آنان همراه با تذّکر و یادآورىهاى پیوسته نسبت به ضرورت آمادگى بالفعل براى یارى رساندن به امام، و ایجاد آمادگى واقعى و لازم در خود و دیگران براى ظهور امام علیه السّلام و ضرورتِ آمادگى براى فرمان بردارى از او مىباشد. تقریباً همه ى آسیبهاى دوران غیبت - که دوران انتظار فرج است - در دعاها و زیارت نامه هاى موجود، به طور چشمگیرى تذکّر داده شده، و راه حل هاى آنها نیز در بیشتر دعاها مطرح گشته است.(10) در این دعاها و زیارت نامه ها، برنامه هاى آینده ى امام نیز به گونه اى بسیار گویا و روشن، مطرح شده است و چشم انداز حرکت آینده ى امام علیه السّلام(11) را نیز به پیروان او گوش زد مىکند تا به سمت آن اهداف بلند حرکت کنند و خود را به او و اهداف او، هر چه سریعتر، نزدیک کنند. در برنامه هاى ویژه ی منتظران - که یک برنامه ى کامل براى ایجاد آمادگى، و در حقیقت، نشانه ى یک آماده باش کامل و تمام عیار است - مقدّمات ظهورى که در اختیار منتظران و دلباختگان و شیفتگان ظهور حضرت است برنامه ریزى شده است، و این خود نقشى فعّال و عملى در زمینه سازى واقعى را ایفا مىکند. بنابر این، بسیارى از چشم اندازها و مشکلات مطرح در عصر غیبت و راهحلهاى این مشکلات، در خصوص دوران غیبت کبرا در دعاها و زیارتنامه ها و صلوات ویژه ى حضرت مهدى علیه السّلام به گونه هاى مختلف، با اجمال و تفصیل، و گاهى با تکرار و تأکید فراوان، به چشم مىخورد. و این، مطلب نشان مىدهد که همه ی امامان معصوم علیه السّلام در دوران حضورشان، به مسئله ى غیبت و مشکلات آن، توجّه ى کامل داشته اند. خود حضرت صاحب الامر علیه السّلام در دعاهاى گوناگونى که به پیروان خود تعلیم نموده است، در صدد علاج بسیارى از این مشکلات و چالش ها بوده است. پس مهمترین عنصر در تقویت ارتباط معنوى با امام غایب علیه السّلام همین دعاهاى روزانه و هفتگى ویژه ى امام زمان علیه السّلام است که یک برنامه ى حساب شده و منظّم را در پیش روى منتظران قرار مىدهد و ترسیم مىکند تا طبق این الگو، زندگى خود را تنظیم کنند و به سوى روزهاى ظهور، یک حرکت جدّى و حساب شده و با شتاب، داشته باشند.(12) در این دعاها، همین بس است که عنصر امید در وجود انسان زنده مىشود. توجّه به عنصر ایمان و عنصر یقین که اوج اعتقاد مطلوب است، در این دعاها، بسیار چشمگیر است. به همین خاطر، عوامل سلب یقین را گوش زد، و راه حل هاى گوناگونى براى این آسیب بیان شده است. البته، جا دارد که خوانندگان این نوشتار، براى یک بار هم که شده، در این زمینه، به دعاهاى ویژه امام زمان علیه السّلام در عصر جمعه مراجعه کنند تا ببینند امامِ غایب، براى حل مشکلها و چالش هاى دوران غیبت خود، چه راه حل هایى مطرح کرده است. بنابر این، با رفع هر گونه ابهام براى منتظران و یا ردّ اشکالات احتمالى و رفع مشکلات قطعى، آسیب هاى دوران غیبت امام مهدى علیه السّلام شناسانده و زدوده مىشود، و راه جلوگیرى از ضررهاى احتمالى نیز بیان مىگردد. البته، برخى آسیب هاى مطرح شده، حتّى در عصر حضور امام معصوم نیز مشاهده مىشود. تاریخ ما، این آسیب ها را به طور فراوان نشان مىدهد. تعداد و نوع آنها، بستگى به درجه ى رشد فرهنگى جامعه و افراد با ایمان دارد. در دوران غیبت، زمینه براى آزمایش برتر فراهم مىگردد و با خالص شدن نیروهاى تحت امر امام علیه السّلام معجزات الهى، زمینه ى ظهور خواهد داشت. تاریخ اسلامى ما، نشان داده است که بیشترین آسیبها و ضربه ها زمانى است که نیروهاى ناخالص از نیروهاى خالص جدا نشده اند و دوستان از دشمنان، تمییز داده نشده باشند، و در حقیقت، دشمنان واقعى، در لباس دوستانِ نزدیک در آمده باشند. بنابر این، بالا رفتن سطح آگاهى و بالا بودن ذخیره ى تجربیاتِ سخت در دوران غیبت، دو اصلِ اجتناب ناپذیر براى رسیدن نیروهاى تحت امر حضرت علیه السّلام به وضع مطلوب است.
|